Samstag, 29. Oktober 2011

جنگ عادلانه 2

ترجمه از ملیحه رهبری

جنگ (2)!ـ



چه زمانی یک جنگ عادلانه است؟




مجله فلسفی- سلسله بحث های فلسفی ازفلیپ تروفولت



قسمت دوم:ـ



رافایل انتهون: می گویند؛« درجنگ هیچ قانونی نیست وهمه چیز دریک خشونت غیرمنتظره ای سقوط می کند.» اما من درهمینجا یک خطای فکری را می بینم. درابتدا فیلسوفان زمان باستان بودند که به عنوان سیاستمداران بزرگ درحیطه سیاسی وارد شدند و مبتکران فکری:" جنگ عادلانه " بودند و کسانی چون آگوستین وتوماس آکوین نظریه قدیمی "یوز.این. بللو." را مطرح کردند که می گوید:« با آنکه جنگ بلا ونکبت است اما اگر درخدمت عدالت باشد، به همان نسبت می تواند نتایج خوبی داشته باشد.»ـ
خانم مونیک کانتو: دراینجا شما درست روی نقطه ای(موضوع جنگ عادلانه) انگشت می گذارید که برای جواب به آن، دو راه وروش(یا ارزش های) به وضوح و کاملا متفاوتی وجود دارد تا جنگی را عادلانه دانست. در مورد اول همانگونه که اشاره کردید به تفکرقدیم سنتی ازجنگ عادلانه بازمی گردد که مبتکران فکری آن آگوستین وتوماس آکوین بودند و با آنکه جنگ را
بدترین شر(درروی زمین) می دانستند اما به خاطرآنکه درخدمت عدالت باشد یا نتایج خوب داشته باشد آن را جنگ عادلانه نامیدند. اما ازاوایل قرن شانزدهم وبعد قرن هفدهم (میلادی)نظریه ای مخالف این نظریه شکل گرفت به این معنا که مشاهدات حقوقی وچشم اندازهای قانونی جای آن را گرفتند. دیگرمساله علاقمندی به انگیزه های جنگ یا نتایج خوب آن دلیل عادلانه بودن جنگ نبود بلکه واساسا برای آنکه جنگی به راه بیفتد یا عادلانه باشد، باید به دلایل قانونی آن توجه کرد. از اینجا بود که مفهومی به نام حقوق بین المللی به وجود آمد. وبرای خودداری ازجنگ و به کارگیری زور، مذاکرات قانونی شکل گرفتند.ـ
رافایل: دراینجا بحث را به دامنه نیروهای بین المللی وحافظ صلح مثل کلاه آبی ها می کشانیم. برای مثال دراینجا عکسی ازسربازان کلاه آبی را داریم. عکس مال نهم ماه مارس درسال 1994 ومربوط به شهر"سارایه گو" است. عکس نشاندهنده یک شهر تحت محاصره است. سربازی کلاه آبی درارتفاعی مشرف به شهردرپشت تیربار خود سنگرگرفته است وزیرپای او یک قبرستان است ودرتیررس او طاق خانه هایی دیده می شود که ویران شده اند. عکاس این صحنه با انتخاب قبرستان به گونه سمبلیک خواسته است پیام خود را برساند. سارایه گو تحت محاصره است وشرایط مرگباری برآن حاکم است. بعلاوه درهمینجا کلاه آبی ها را داریم که درنهایت تعجب کلاه خود برسردارند واز زیرلبه آن شهر را تحت نظر(کنترل) دارند. شهراشغال شده است درحالیکه باید حفاظت می شد. بین سربازی که دراین عکس می بینیم وشهر یک قبرستان قرار دارد. حالا این سؤال پیش می آید که وظیفه نیروهای بین المللی چیست وچه امری به آنها مربوط می شود: اخلاق یا قانون؟ سربازان کلاه آبی چرا وچگونه دراینجا خشونت به کارگرفته اند؟ یا تحت چه شرایطی می توانند از قوه قهریه استفاده کنند؟
خانم مونیک کانتو: حتی برای سازمان های بین المللی هم مشکل است که این حقوق را[استفاده از قوه قهریه] تعریف کنند. ـ
رافایل: به خصوص این امر در مورد جنگ یوگوسلاوی چطور بود؟
خانم مونیک کانتو: جایی که خیلی دیر دخالت کردند و دخالتشان نیز می بایست که به خاطر حفاظت می بود. اما دراینجا وعکس این سرباز این موضوع(بی طرفی) را نشان نمی دهد. وظیفه این سربازان اساسا برای حفاظت ازغیرنظامیان است. پس زدن نیروی مهاجم وظیفه شان نیست.ـ
رافایل: درست است. عکس می تواند یک سند غیرقابل اثبات (فریبکارانه) هم باشد. درهرحال عکس این سرباز نشاندهنده دخالت در یک جنگ است که علی القاعده نباید دخالت می کردند .ـ
خانم مونیک کانتو: حضورآنها درآنجا برای ممانعت وپیشگیری ازبدترین شق اوضاع است. بدون داشتن برنامه دفاعی یا بدون داشتن امکاناتی که نیروی مهاجم را عقب برانند، شکست کامل را به دنبال خواهد داشت. امروزه و درزمان ما که صلح طلبی یک امر اجتناب ناپذیر شده است، اغلب یکی ازاصلی ترین دلایلی که جنگ برپا شود همین موضوع(جنگ عادلانه) است وجنگ دفاعی امروز خیلی نادرپیش می آید. آنهم به دلیل مجازات هایی مثل تحریم ها وقطعنامه های سازمانی های بین المللی وغیرو..[درمورد تجاوزات نظامی]. ـ
رافایل: امروزه بدون موافقت ورأی گیری بین المللی کشوری نمی تواند به تنهایی جنگی را برپاکند. خیلی کمیباب است.ـ
خانم مونیک کانتو: ضرورت یک حمله نظامی به دلایل انسانی همیشه وجود داشته است. درهمین سال 2011 هم مواردی داشته ایم. مانند مورد دخالت نظامی اخیر ناتو درجنگ داخلی کشور لیبی برای حفاظت مردم در برابرسرکوب نیروهای قذافی . همین سؤال مطرح می شود درباره...ـ
رافایل: سوریه !.ـ
خانم مونیک کانتو: وکشورهای دیگر هم...!ـ
رافایل: تا حالا مشخص نشده است که به وسیله غرب یا کشورهای عربی درسوریه(دخالت نظامی) شروع خواهد شد.ـ
خانم مونیک کانتو: مداخله نظامی بدلایل انسانی امری مربوط به زمان ما نیست واز زمان های گذشته(قرون وسطا) هم وجود داشته است مثل دفاع ازمسیحیون درزمانیکه عثمانی ها که خطر بزرگی برایشان بودند.امروز و در زمان ما به خاطردفاع ازمردم غیرنظامی است. به این معنا که گویا یک جامعه جهانی واحد از مردم غیرنظامی وجود دارد که ضروری است از آنها دفاع
بشود(هرملیتی که باشند) وبه ویژه اگر دولتشان نتواند ازآنها در برابرتجاوزات دفاع کند یا خطر کشتارعمومی درمیان باشد. دریک چنین مواردی قوانین بین المللی وجود دارد که به خاطر ضرورت می تواند حمله نظامی انجام بگیرد.ـ
رافایل: برای مداخله نظامی درعراق هم یک سری استدلال به کارگرفته شد. درمورد دخالت نظامی فعلی درلیبی نیز گفته می شود که قصد برپایی یک رژیم جدید نیست بلکه قصد دفاع ازغیرنظامیان است حتی اگر این به مفهوم سرنگونی قذافی باشد.ـ
خانم مونیک کانتو: ازسال 1991 که دربوسنی ودر دو جنگ عراق دخالت نظامی زیادی انجام شد. درنخستین جنگ عراق دیدیم که یک کشورکوچک توسط قدرت های بزرگ مورد حمله نظامی قرار گرفت. جامعه بین المللی برای دفاع از کویت دخالت کردند وازطریق جنگ کویت را آزاد کردند. جنگ دوم درعراق موضوع کاملا متفاوت بود. برای خنثی کردن عراق به عنوان یک تهدید بالقوه برای صلح جهانی بود. این دخالت نظامی هیچ ربطی هم به موضوع دفاع از خود(کشورخود) نداشت یا حتی دربهترین شق آن به عنوان غیرمستقیم. مورد سوم در دربوسنی سن(صحنه دخالت نظامی) به دلایل بشردوستانه بود. فراموش نکنیم که این دخالت های نظامی گاه با عدم توانایی ودفاع ازغیرنظامیان همراه بوده است وعلاوه بر بار نظامی با ریسک های اخلاقی نیزهمراه بوده وبرنامه(هدف) ومشروعیت دولتی را که اینکار را انجام داده است، به چالش کشیده اند که این دخالت ها- به جای کمک یا خدمت کردن- یک زمینه برای نفوذ درآن کشورهاست.ـ
رافایل: ادامه می دهیم و دراینباره صحبت می کنیم.اغلب وپس ازپایان یک جنگ ودر بازنگری آن است که درباره اش قضاوت می شود. وقتی آدم علیه یک جنگ باشد به دلیل اینکه به نتایج(فاجعه بار) آن فکر می کند، درجنگ شرکت نمی کند. اما ازسوی دیگر هم و تازه بعد ازجنگ است که آدمها قضاوت می کنند که آیا جنگ عادلانه بوده است یا نه؟ وحالا چه کار باید کرد؟
خانم مونیک کانتو: آدم باید حدوداَ تا پایان داستان صبرکند.ـ
رافایل: همینطوراست! اما چطورادامه پیدا می کند؟
خانم مونیک کانتو: آدم نمی داند که کی این داستان پایان می یابد. زمانیکه نیروهای مهاجم خاک آن کشور را ترک کنند. یا باید تا ده سال صبرکند و ببیند که مداخله نظامی چه عواقبی به بارآورده است. طبیعتا آنقدر شواهد و دلایل کافی وجود دارد که بتوان آگاهانه صحبت کرد که جنگ عادلانه بود یا نه وآیا مشروع وموجه بود یا نه؟ شواهدی که ازگذشته دور تا امروز به عنوان و جزو ضوابطی هستند که به یک جنگ عادلانه تعلق دارند. ابتدا باید درباره هدف آن جنگ دلیل منطقی داشت. به چه هدفی انجام می گیرد: رفع(خطر) یا تهاجم یا تجاوز؟ بیرون راندن یک ستمگر؟ عوض کردن یک رژیم؟ یا تهیه شرایط برای یک نظام سیاسی مثلا یک دموکراسی؟ اکثرمداخلات نظامی که برای اهداف بشردوستانه عنوان می شدند، برای اهدافشان ریسک می کنند. به عنوان مثال نمونه لیبی را درنظرمی گیریم. هدف واقعی دراین جنگ چیست؟ قذافی برود؟ دراینباره روشن و واضح صحبتی نشده است. آیا تغییر رژیم؟ آیا حمایت وپشتیبانی ازقیام کنندگان است؟ با این هدف که توانمندی شورشیان را ازاعتراضات اجتماعی به هدف به دست گرفتن قدرت سیاسی کمک کند؟ به طور واضح و روشن چیزی گفته نشده است؟ مثل سابق روشن نیست.ـ
رافایل: ساخکوزی رییس جمهور و وزیرامورخارجه فرانسه قبل از تصمیم گیری سازمان ملل گفته بودند که هدف مداخله نظامی سرنگونی قذافی است به جای آنکه اظهار نظری نکرده باشند.ـ
خانم مونیک کانتو: دراینصورت ناشر روزنامه سایت می توانست یک دلیل کمتری علیه این جنگ عنوان کند. صرفنظر از این موضوع یک وحدت نظری باید باشد. چهارماه بعد ازگذشت جنگ بازهم معلوم نیست که جنگ تا به کجا پیش خواهد رفت وبه چه چیزی می خواهند برسند وچشم انداز پایان جنگ کی خواهد بود؟ من پرنسیب یا مشروعیت جنگ را زیرعلامت سؤال نمی برم بلکه انتقاد می کنم که انگیزه های جنگ روشن نیستند یا اگربرای برخی اشخاص روشن هستند اما ازجانب آنها بیان نشده اند.ـ
رافایل: شاید به این خاطر واضح و روشن نمی گویند زیرا که درجنگ عراق، دلیل اخلاقی ومشروع داشتند واز همان اول گفتند که صدام حسین باید برود. شاید دراین مورد می خواستند پیشاپیش ازتأثیرگذاری غلط اجتناب کنند. حتی یک کودک هم که انگشتش سوخته باشد، آتش را می فهمد!ـ
خانم مونیک کانتو: پنهان کردن چیزهایی که قبل ازاقدام وعمل باید به آنها توجه شود، به معنای قابل پذیرش بودن آنها نیست. ویک خطای نادرست سیاسی است. فقدان توجه به توانمندی شهروندان ونظرخود را داشتن وبه صورت خط مشخصی توافق کردن ، تصمیم به دخالت نظامی درلیبی، خیلی سریع درپایان ماه مه گرفته شد وهیچ هدف مشخص وهیچ حد ومرزهای روشنی نداشت که تا به کجا عملیات نظامی به کارگرفته خواهد شد. نسبت به آن منظور اولیه، بعد اهدافشان مستمر تغییرمی کرد وهمانقدر غیرروشن بودندکه به خواهند به جواب(چگونگی) روند وگذار به دموکراسی درلیبی پاسخ دهند. می توان گفت که یک چنین مداخلات نظامی یا جنگ کردن مثل حرکت کردن درتاریکی است نه در روز روشن. گفته می شود که یک چیز شر وناپسندی ی(مثل جنگ) درروشنایی قرار نمی گیرد.ـ
رافایل: شر نمی تواند روشنایی را تحمل کند. [ازآن می گریزد.]ـ
خانم مونیک کانتو: به هرحال من متعقد نیستم که فقدان دید روشن نسبت به امری و یا نداشتن تجزیه وتحلیل دقیقی ازآن یک عذرقابل قبولی باشد. به نظر من اگر این جنگ مشروع وقانونی است، اجازه داده می شود که شقوق مختلف آن مورد تجزیه وتحلیل و بررسی دقیق قرار گیرد. اما در این جنگ اینگونه عمل نشده است. مهم ترین امردریک جنگ این است که در پایانش به صلح منجر شود وصلح برقرار باشد. [نه آنکه جنگ های جدید داخلی به وجود آیند.]. صلح یک چیز خود به خودی نیست بلکه صلح یک روند است اما کی پایان این روند می باشد. باید دریک فضای صلح آمیزی، مشارکت ومسؤلیت پذیری تمام مردم را(خلق ها) در بر بگیرد. که دست دردست هم یک کشورآزاد وبا حاکمیت ملی ومتمدن(مدرن) را بنا بگذارند.ـ
رافایل: صلح یک توافق است.ـ
خانم مونیک کانتو: موارد کمی وجود دارد که بعد از مداخله نظامی به دلیل حفاظت از غیرنظامیان، به صلح(توافق) رسیده باشد. لطفا این مطلب را یک قضاوت یا به چالش کشیدن (ازجانب من) قلمداد نکنید بلکه یک بیان ویک موضوع حقوقی است به ویژه وقتیکه نیروهای نظامی علیه غیرنظامیان ومردم خود به شدت اززوراستفاده کنند. فراموش نکنید که مداخلات نظامی به دلایل بشردوستانه نیز قربانیان زیادی ازغیرنظامیان را طلب می کنند که قاعدتا آنان باید تحت حفاظت قرارمی گرفتند. این تناقضی است که حل آن مشکل است. تنها پاسخی که این مشکل می تواند داشته باشد، داشتن هدف روشن ازآن مداخله نظامی است. دراین مورد مشخص(مداخله نظامی) چیزی دردسترس نیست. وقتی آدم قانع می شود که خود آن مردم با همدیگربراین امروحدت داشته باشند واینطور نیست.ـ



پایان!ـ



.[مصاحبه مربوط به تابستان است واین مداخله نظامی وجنگ داخلی درماه اکتبرامسال با کشته شدن قذافی به پیروزی کامل شورشیان پس ازچند ماه جنگ انجامید.] ـ
اکتبر2011 برابر با مهرماه 1390







توضیحات:ـ
رافایل انتهوون خود یک فیلسوف است که تلاش دارد با یک سلسله بحث های فسلفی، پیوندی بین گذشته و زمان حال برقرار کند وبین ادبیات خشک- با فلاسفه بزرگ تا- به امورجاری فعلی پیوندی نو بزند.ـ



موضوع جنگ؛ بحث وگفتگوی فعلی رافایل انتهون(فیلسوف) با خانم مونیک کانتو استاد فلسفه بود که ریاست دانشگاه را نیزدرگذشته به عهده داشته اند.ـ
Raphael Enthoven
Nonique- Canto.Sperber
Monique Canto-Sperber, Director of the École normale supérieure, in 2005
به معنای جنگ عادلانه "“Jus in Bello
منبع
مجله فلسفی- سلسله بحث های فلسفی ازفلیپ تروفولت.

Philosophie Magazine
Philosophie krieg
Doku-Reihe vom Philippe Trüffelt
Arte Frankreich 2011

تیترهای بحث به آلمانی
Niemand ist so töricht, den Krieg dem Frieden vorzuziehen.
Der Krieg ist Produkt der Vernunft und des Willen des Menschen.
Der Krieg ist schlimmer als alle Übel, die man damit beseitigen will
Der Krieg ist immer teurer und schwieriger als der Frieden.
Yako&John 1969 (der Krieg ist aus, wenn Sie wollten.)
Ist der Krieg eine Frage des Willes
Kann sich ein Pazifist irren´?
Es kann rational sein, Frieden anstell von Krieg zu wählen.
Ist der Krieg unter manchen Umständen unvermeidbar?
Unsere heutige Zeit sieht den Krieg als ein moralisches Problem
Moralisch rechtfertigen der gerechte Krieg (unter bestimmten Umständen)
Kann der Krieg als moralische legitim und gerechtfertigten sein
Selbst gerechtfertigten

Münchener Abkommen 1938
Paktieren mit dem dritten Reich
24.März.2011Libyen
Josef-Joffe

Pazifismus: Den Frieden dem Krieg vorziehen, unabhängig von den Umständen.
Es kann rational sein, Frieden anstell von Krieg zu wählen.
Unsere heutige Zeit sieht den Krieg als ein moralisches Problemen.
Kann der Krieg moralisch legitim und gerechtfertigt selbst verteidigen.

Keine Kommentare: