Dienstag, 25. Oktober 2011

جنگ عادلانه 1

ترجمه: از ملیحه رهبری
مجله فلسفی
جنگ (1)! ـ


چه زمانی یک جنگ عادلانه است؟


قسمت اول:ـ

خانم مونیک کانتو چه چیزی مورد توجه "ریمون آرون" قرار گرفته بود زمانیکه او استاد فلسفه بود، او معتقد به این نظریه هرودوت بود:« هیچکس آنقدر احمق نیست که جنگ را بر صلح ارجح بدارد.» همچنین لازم است که بدانیم «آرون» خودش معتقد بود که این یک اخلاق ماکیاویلیسمی است که او پلتیک تدریس می کند اگرچه ازآن متنقراست. با این حال برای دانشجویانش مشخص می کرد که عقل هیچ جایی برای جنگ طلبی (پاسیفیسم) باقی نمی گذارد.ـ
خانم مونیک کانتو برای شما که استاد فلسفه هستید، چه چیزی موجب شده بود که "آرون" اینگونه بگوید ؟
خانم مونیک کانتو: چه چیز!؟ اومردی با روح یونانی بود. با این فکر که جنگ به طور مشخص توسط کسانی به وجود می آید که آن را برانسان تحمیل می کنند. همچنین تکیه نمودن برعقل واراده از ایده های یونانی هستند. جنگ یک محصول از عقل و اراده انسانی است. جنگ نه یک مجازاتی از جانب خداست و نه یک راه نجات (رستگاری) است.ـ
درنفی و مردود شمردن جنگ فیلسوف اخلاق گرا( آلاین) اینطور می گوید و معتقد است: «معتقد است که جنگ شرورانه ترین راه حل(شیوه) برای از بین بردن خود هرشر(شرارت) دیگری است.»ـ
این طرز تفکر به طور بنیادی وعقلانی موجب تنفر از جنگ می گردد. زیرا از پایه ای ترین تفکرات ضد جنگ بودن است.ـ
خانم مونیک کانتو : برای اینکه گفته هرودوت را بهتر بفهمیم باید به شرایط برابر برای جنگ یا صلح نیز توجه کنیم. درصورتیکه شرایط یکسان باشد، جنگ تنها راه حل ممکن نیست. انسان دارای قدرت انتخاب بین جنگ یا صلح است. حتی طبیعت نیزبناشده و متکی برحیات است ونه مرگ واعتقاد به جنگ به عنوان یک مجازات از جانب خدا یا یک راه نجات یک راه حل کاملا غیرعقلانی است زیرا قیمت جنگ خیلی گران تراز قیمت صلح است. بنابراین صلح را باید برجنگ ارجح دانست.ـ
رافایل: پس صلح را باید برجنگ ارجح دانست.ـ
مونیک کانتو:« بله! زیرا جنگ همیشه سخت تر و گران تر از صلح است.»ـ
رافایل: شاید آرون این گفته را انتخاب کرده تا ازیک توصیه اخلاقی به سوی یک مسؤلیت اخلاقی توجهات را جلب کند.ـ
مونیک کانتو:گوییکه می خواسته بگوید: نگاه کنید این امر مورد علاقه قلبی من است اما آن امر دیگر مرا وادار می کند تا واقعیت گفته شود.ـ
رافایل: در برلین یکبارسخنرانی خود را اینگونه آغاز می کند:« من امروز می خواهم ازآنچیزی صحبت کنم که من خود آن را به عنوان حقیقت می شناسم اما شاید شما که آن را می شنوید، مایل نباشد که به عنوان حقیقت بپذیرید.» شاید می خواسته است تناقض بین طرفداران ضد جنگ (پاسیفیسم) را با کسان دیگری که منطقا به(ضرورت) آن می رسند، را بیان کند. ـ
خانم مونیک کانتو: می تواند چنین باشد زیرا او کاملا واضح و روشن به مسؤلیت اخلاقی معتقد بود. فراخواندن به عقلانیت یعنی دربنیاد واساس بحث به تفاوت ونتیجه آن موضوع باید نگاه کرد. یک جنگ خوب یا بد را از روی دستاوردهایش مقایسه می کنند.ـ
عقلانیت به معنی این است که به قیمت عمل فکر یا نگاه کن. دریک چنین مقایسه ای همیشه صلح به صرفه تراز جنگ است. ـ
رافایل: اما آیا آنچه در این تصویرمی بینیم یک راسیونالیتت وعقلانیت است؟ عکس مربوط به یک پلاکارد تبلیغاتی برسر دریک مغازه(جوهان ویاکو) به هنگام سال نو میلادی دریکی ازخیابان های شهر...درآمریکا مال سال 1969 است با این مضمون صلح طلبانه:« جنگ تمام می شود، اگرشما بخواهید!» پلاکارد متعلق به یک کمپانی جهانی است که خودش ضد جنگ ونیازمند صلح بود وگویا که دراینجا می خواهد بگوید که پایان یافتن جنگ( درجهان) به اراده شما بستگی دارد. آنچه که در نظر اول جلب توجه می کند این جمله است که تأکید می کند:« جنگ وجود نخواهد داشت!» گویا که ادامه یا خاتمه جنگ به اراده مردم وابسته است. یا می خواهد قاطعانه بگوید که شما با اراده خود می توانید، کشتارفجیع در ویتنام را متوقف کنید. نظرشما دراین مورد چیست؟
خانم مونیک کانتو: به نظر من یک پادزهری برای هرودوت است. این اظهار نظرنشان میدهد که وجود یا عدم وجود جنگ یک امری است که به اراده انسان بستگی دارد. برای هرودوت ویونانیان قدیم، جنگ یک فعل وانفعال طبیعی بشری بود. اراده بشری می تواند بسیاری ازفعل وانفعالات را محدود کند اما به هیچ عنوان نمی تواند، مانع ازاین فعل وانفعالات شود.ـ
رافایل: دراینجا علامت تأکید یک نقش دوجانبه ای را بازی می کند یکبار تأکید می کند که جنگ می تواند خاتمه یابد(عدم وجود جنگ) و دوم تأکید روی اراده انسانی! اینطور نیست؟
خانم مونیک کانتو: چرا! حتی به عنوان اظهار تأسف ونوعی احتراز کردن از جنگ نیز می باشد که می توان پاسیفیسم نامید. با این حال در قسمت دوم این جمله و نتیجه گیری منطقی ازآن تناقض زیادی هم هست....ـ
رافایل: یعنی آیا کسانی که پاسیفیست هستند وجنگ را اجتناب پذیر می دانند، خطا نمی کنند؟
خانم مونیک کانتو: این اظهارنظر که جنگ خاتمه یافته است و یا جنگ می تواند وجود نداشته با شد، براین امر تأکید می کند که جنگ همیشه یک آفت و بلا است، بدون آنکه ربطی به علت و سبب آن داشته باشد. حتی اگر یک ضرورت باشد، تا ازخود دفاع کرد. یا جنگ دفاعی باشد و به دلیل ممانعت و جلوگیری از کشتارضعیف ترها باشد. به همین دلیل این طرز تفکرهمیشه یک تز کاملا متناقضی است. پاسیفیست بودن به این معنا نیست که در اوضاع واحوال عادی، صلح را برجنگ ترجیح دادن زیرا در این صورت همه پاسیفیست هستند بلکه پاسیفیسم به این معناست که درهرشرایطی صلح را برجنگ ترجیح دادن، بدون توجه به شرایط یا دلایل جنگ، حتی اگر لازم به نظربرسد!ـ
رافایل: دراینصورت ما دیگرآلترناتیوی نخواهیم داشت که بین جنگ یا صلح انتخاب کنیم وقتیکه قاطعانه(جدی) ضد جنگ باشیم؛ برای آن بجنگیم.ـ
خانم مونیک کانتو: دراینجا یک وضعیت متناقض وپیچیده ای به وجود می آید. قاطعانه ضدجنگ بودن وعلیه آن جنگیدن یک وضعیت ساده وآسانی نیست. وقتیکه انسان بخواهد از زندگی خود وحقوق دیگران دفاع کند، یک شرایط حادی(مبارزاتی و به کارگیری زور) به وجود می آید، اما پاسیفیسم بازاحتراز ازجنگ را قبول دارد، حتی دراین شرایط هم خود جنگ را بدترین و شریرانه ترین چیزی می داند که به وسیله آن بخواهیم شرارتی(تضادی) را ازمیان برداریم. البته نمی خواهیم دراینجا هم به گفته هرودوت استناد کنیم که صلح برجنگ ارجحیت دارد.ـ
رافایل: مواردی پیش می آید که به نظرمنطقی می رسد که جنگ را برصلح ترجیح داد.ـ
خانم مونیک کانتو: وقتی آدم شرایط انتخاب کردن داشته باشد. تا زمانیکه امکان اجتناب ازجنگ ممکن باشد. شرایط و موقعیت هایی نیز وجود دارد که جنگ اجتناب پذیراست دریک چنین شرایطی باز پاسیفیسم ها، جنگ را زیرعلامت سؤال می برند. تمام تلاش خود را می کنند و از تمامی امکانات موجود استفاده واز تمام فرصت های پیش آمده استفاده می کنند تا جنگ را محدود کرده و به وسیله مجامع بین المللی یا تظاهرات ضد جنگ و....اتحادی ایجاد کنند تا ازبروزجنگ ممانعت شود وتلاش شود تا درجوامع بین المللی نیز به تدریج اجرا شود. جنگ ازقدرت و زورگویی و رقابت نشأت می گیرد و به این صفات نیز شناخته می شود. مثل زمان های گذشته که قدرتمندان می خواستند بربخشی از جهان تسلط یابند.ـ
رافایل: یکی از مثال هایی که هرکسی با آن آشناست، پیمان مونیخ درسال 1938می باشد که با رایش سوم بسته شد ویک رسوایی تاریخ بود.[هیتلر چکسلواکی را به آلمان ضمیمه کرد اما فرانسه و انگلیس از جنگ با آلمان احتراز کرده و پیمان صلح مونیخ را امضا کردند، اما این صلح بعد نتایج فجایع بارتری به بارآورد و هیتلرهیچ مانعی در برابر خود ندید.]( توضیحات درباره این پیمان در پایین صفحه آمده است.) آدم می تواند از این پیمان به عنوان یک دلیلی برای توهم نام ببرد. البته درآن زمان دلایل منطقی هم برای بستن این پیمان صلح وجود داشت اما بعدها که نتایج فاجعه بارآن آشکارشد، برخی چنین ادعا کردند که ما ازاولش هم می دانستیم که باید به جای صلح با هیتلروارد جنگ می شدیم.ـ
خانم مونیک کانتو: بعدها؟! بله خیلی ساده است پس از مشاهده نتایج به بارآمده، ادعا کرد که آن کاردرآنزمان غلط بوده و درآن موقع کار دیگری باید انجام می گرفت.ـ
رافایل: اما درهمانزمان هم کسانی مثل آرون موافق جنگ علیه آلمان بودند.ـ
خانم مونیک کانتو: به این دلیل که این پیمان یک ماهیت توهمی داشت. چنین توهمی که ازطریق این پیمان صلح(دادن چکسلواکی به هیتلر) می توان فضای جنگی ایجاد شده توسط هیتلر را ملایم تر کرد. درحالیکه هیتلر با امضای این پیمان می خواست زمان بیشتری یا مورد نیاز خود را به دست آورد. او ازاین موفقیت استفاده کرد تا برقدرت وتوانمندی جنگی خود بیافزاید. بستن این پیمان یک تصمیم غلط بود زیرا با یک چنین پیمان هایی نمی توان حافظ صلح بود درحالیکه خطرجنگ وجود دارد. البته این یک خطای جبری نیز بود وهمچنین این موضوع که خود فاجعه- به درستی احساس وادراک نیز نشده بود.ـ
رافایل: دراین بخش گفتگو ازموضوع ضدجنگ بودن، به سوی موضوع خود جنگ می پردازیم. به این معنا که نمی خواهیم از قانونی یا مشروع بودن(یانبودن) جنگ به طورعام صحبت کنیم بلکه ازحقانیت و درستی چند جنگ مشخص پرس وجو کنیم. نشریه آلمانی زبان" دی سایت" درتاریخ 24.مارس.2011 سرمقاله خود به قلم ژوزف ژوفه(ناشر روزنامه) را به مطلب جنگ ناتو در لبنان اختصاص داده بود. درصفحه اول روزنامه تصویر کبوتری سفید را چاپ کرده بود که از بالهایش بمب های سفید می بارید. این مطلب مال تابستان بود و دراین مدت جنگ ادامه دارد وازنتایج نهایی آن دقیقا چیزی نمی دانیم. اما درصفحه اول روزنامه سه چیز به خوبی جلب نظر می کنند. اول تیتر بزرگ مقاله که پرسیده است:« آیا این یک جنگ عادلانه است؟» بعد در سطری برجسته از مقاله ناشر روزنامه سایت " ژوزف ژوفه" نوشته است:« جنگ جنگ است حتی با اصیل ترین انگیزه ها." بعد تصویر کبوتری که از بالهایش بمب های سفید می ریزد.ـ
خانم مونیک کانتو: مقاله شگفت انگیزی است که درتجزیه وتحلیل خود چندان ناحق نیز نگفته است. یک جنگ بدون هدف، یک جنگ بدون هدایت کننده، بدون رضایت طرفین، واین درست همان چیزی است که دراین ماه های اخیر می توانستیم با روشی خاص زیر نظربگیریم. مطرح شدن این سؤال آنهم حالا غیرعادی است. سؤال این است که آیا یک جنگ عادلانه است یا توجیه شده است، این جواب زمانی خودش را نشان می دهد که ابتدا دریک چنین شرایط عقلانی و فکری به سرببریم که جنگ را یک کثافتی بداند که به هرطریق ممکن باید ازآن اجتناب کرد ولی زمانی که جنگ اجتناب ناپذیر باشد، باز باید به مشروعیت آن توجه کرد.ـ
در زمان ما جنگ یک مشکل اخلاقی نیزمی باشد. جنگ یک چیز طبیعی مثل بیماری یا دیگردرد و رنج های انسانی نیست. جنگ به دست انسان ساخته می شود. ـ
رافایل: یک خلاف قاعده!ـ
خانم مونیک کانتو: بنا به خواسته انسان به وجود می آید ودرپشت پرده آن می تواند نیت بد وپلیدی نیز نهفته باشد. جنگ های زمان ما ماهیتا اینگونه هستند.ـ
خانم مونیک کانتو: در زمان ما به جنگ به عنوان یک مشکل اخلاقی نگاه کرده می شود. که درپشت پرده آن می تواند نیات پلیدی باشد.ـ
رافایل: از سوی دیگرهم نمی توان نیات پلیدی را به آن نسبت داد زیرا طرف مقابل هم در توسل به زور حد و مرزی نمی شناسد واین هم خودش مشکل بغرنجی است. اما به این دلیل نباید جنگ دریک فضای آزاد شکل گیرد(برگزار شود). می توان ازجنگ عادلانه وازاقدام مناسب وعادلانه درجنگ صحبت کرد.ـ
خانم مونیک کانتو: واین درست همان مشکل اصلی است؛ به لحاظ اخلاقی چگونه جنگ را توجیه کنیم. کاملا مشخص است که گاه جنگ یک ضرورت است. اگر به مقاله روزنامه "سایت" توجه کنیم این پرسش را مطرح کرده است که آیا این یک جنگ عادلانه است؟ وقتی جنگی شروع می شود، تلاش می کنند تا به لحاظ اخلاقی توضیح دهند که جنگ تحت چنین شرایطی، مشروع وقانونی است. این شرایط دلایل وتوجیهات خود را نیز دارند. چرا یک جنگ شروع می شود وچرا این شیوه عملیاتی در جنگ به کار برده شده است. به عنوان انگیزه طبیعتا در رده اول مساله دفاع از خود مطرح می شود. وقتی با جنگ قصد دفاع از خود را داشته باشیم، جنگ به لحاظ اخلاقی مشروع می شود. یا اگر انگیزه جنگ حمایت ازخلق های تحت ستم باشد که درداخل کشور ازحملات یا خطراتی محافظت شوند یا از نیروی مهاجم محافظت شوند. بستگی دارد که جنگ چه سمت وسویی داشته باشد وبه چه شیوه ای هدایت شود وچه روش هایی درجنگ به کار گرفته شوند وواقعیت آن جنگ و ابعاد اخلاقی آن در مشروعیتش مؤثر هستند. پس بستگی و توجه به قوانین دارد. بستگی به هدف و وسیله رسیدن به هدف دارد، همچنین دید واقع بینانه نسبت به وضعیت (قرارداد) صلح درآن واضح و روشن باشد. کوتاه بگویم: محدود کردن شدید ماشین جنگی درکادراخلاقی وقانونی باید انجام گیرد. برای آغاز کردن یک جنگ باید مشروعیت قانونی و اخلاقی وجود داشته باشد و همین مشروعیت مشخص می کند که چه نوع جنگی اساسا در حیطه فرهنگی واخلاقی ما جایی ندارد و به کلی مردود است.ـ
رافایل:آیا مرزهایی که جنگ را محدود می کنند درس های اخلاقی هستند که نهایتا نقش یک قرص آرام بخش را دارند یا باید دیدن واقعیت هایی باشند که مزیت وضرورت جنگ را با آنکه یک نکبت وکثافت است، تایید می کنند؟ آیا وظیفه اخلاق یا قانون است که این مرزها را مشخص نماید؟ قانون چه نقشی را بازی می کند؟ قانون(یک چیز نوشته شده) قبل از جنگ است یا دربحبوحه و وسط
جنگ هم قانون حاکم است؟

ادامه دارد….

1) ریمون آرون (۱۹۰۵-۱۹۸۳)، جامعه‌شناس، فیلسوف، مورخ و مفسر سیاسی فرانسوی. تا سال ۱۹۳۹ استاد فلسفهٔ اجتماعی در دانشگاه تولوز بود. در جنگ جهانی دوم به ارتش آزادی‌بخش فرانسه در لندن پیوست و از ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵ سردبیر روزنامهٔ فرانسهٔ آزاد بود. پس از بازگشت به فرانسه به تدریس در مدرسهٔ ملی مدیریت، دانشگاه سوربن(۱۹۵۵-۱۹۶۸) و کولژ دو فرانس(۱۹۷۰) پرداخت. در روزنامه‌نگاری نیز فعال بود و به مدت ۳۰ سال تا ۱۹۷۷، در روزنامهٔفیگارو مقاله نوشت و پس از آن به هفته‌نامهٔ اکسپرس پیوست.آرون با مخالفت سرسختانه علیه مارکسیسم در تقابل با روشنفکران جناح چپ فرانسه، به‌ویژه ژان پل سارتر قرار گرفت. در کتاب مهمش افیون روشنفکران(۱۹۵۵) سازشگری چپگرایان و گرایش‌های استبدادی حکومت‌های مارکسیست را به نقد کشید. در اثر دیگرش با عنوان تراژدی الجزایر (۱۹۵۷) از استقلال الجزایر دفاع کرد. آرون در بیشتر آثارش به مسئلهٔ خشونت و جنگ می‌پردازد؛ ازجمله در کتاب جنگ و صلح (۱۹۶۲). همچنین کتابی دربارهٔ تاریخ جامعه‌شناسی نوشت با عنوان جریان‌های مهم در


تاریخ تفکر جامعه‌شناسی(۱۹۴۷). خاطرات او نیز دزر سال ۱۹۸۳ به چاپ رسید.ـ




)توضیح دوم: در روز 30 سپتمبر سال 1938 ميلادي پيمان مونيخ توسط كشورهاي فرانسه ، انگلستان ، ايتاليا و المان امضا مي شود كه براساس آن كشور چكسلواكي قرباني تداوم صلح مي گردد، اما تداوم صلح يك اميد واهي بود كه در آينده اي نه چندان دور اين واقعيت آشكار ميشود.[اینترنت]ـ


اسامی:ـ




Raphael Enthoven



Nonique- Canto.Sperber
Ray mond Aron
Alain
Herodot


24.März.2011
Libyen
Josef-Joffe

Keine Kommentare: